اشعار و مطالب زیبا

ساخت وبلاگ
مرحبا اي پیک مشتاقان بده پیغام دوست تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست زلف او دام است و خالش دانه ان دام و من بر امید دانه‌اي افتاده‌ام در دام دوست سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست بس نگویم شمه‌اي از شرح شوق خود از آنک دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست گر دهد دستم کشم در دیده هم چون توتیا خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست اشعار و مطالب زیبا...
ما را در سایت اشعار و مطالب زیبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mobilitya بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 14:23

صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست

ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست

بر خودم گریه همی‌آید و بر خنده تو

تا تبسم چه کنی بی‌خبر از مبسم دوست

ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی

که کسی جز تو ندانم که بود محرم دوست

گو کم یار برای دل اغیار مگیر

دشمن این نیک پسندد که تو گیری کم دوست

اشعار و مطالب زیبا...
ما را در سایت اشعار و مطالب زیبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mobilitya بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 14:23